سفر رشت.
این چند روز تعطیلی 14 و 15 خرداد رو رفته بودیم رشت خونه ی مامانم اینا. دیانا اون جا مثل بلبل صحبت می کرد اونم چه صحبت هایی! خیلی هاشو واسه اولین بار بود می شنیدم مثل وقتی از دست مامان بابام عصبانی شد و گفت: اِ ِ ِ ِ. اعصاب خورد شد. اعصاب دیانا خورد شد!! (ما از این جمله استفاده نمی کردیم و متوجه شدم از سریال ساختمان پزشکان که من نگاه می کنم یاد گرفته!!) این چند روزه دایم با صحبت هاش ما رو به وجد میاورد و شگفت زده می کرد. خیلی یکدفعه ای در حرف زدن پیشرفت کرده بود. هرچی دور و بر بچه ها شلوغ تر باشه بهتر در حرف زدن پیشرفت می کنند، این رو تجربه کردم. این چند روز دیانا کیف کرد حسابی. تنها نبود و همش بازی می کرد با مامان و بابام.
اینم عکس های دریا رفتن در سفر اخیر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی