سفر به اصفهان.
جای همگی خالی من و مامانم و همسرم و دیانا نازی یه سفر دو روزه به اصفهان داشتیم ( 4 الی 6 فروردین ). سفر خوبی بود مخصوصاً از نظر آب و هوا که آفتابی و خوب بود. یکی از موفقیت های مهم سفر اخیر این بود که نانا توانست اسم باباشو خیلی شبیه به مرتضی تلفظ کنه و دائم در حال صدا زدن باباش بود: بُرتضی- مُتضی! طوری که خیلی از مردم می خندیدن و میگفتن این دنبال کیه هی میگه مرتضی!! محبوب ترین قسمت سفر برای دیانا، دیدن باغ پرندگان بود که پر بود از جوجو و اُدَک!! البته دیانا به همشون میگفت جوجه و اردک! و بعدش هم باغ گلها، اونم نه به خاطر گل ها، به خاطر این که به درخواست من، بابا مرتضی یکی از این حباب سازها خریده بود و من هی فو...
نویسنده :
مامان فاطمه
0:40